2-2-1- کلام دوم. آيات 45 و 46
گسست کلام 2 از کلام 1:
پايان يافتن مثل مربوط به دو مرد مذکور و آغاز تبيين مثل حيات دنيا دليل گسست کلام دوم از کلام نخست است. گفتني است نزديکي غرضي آيات 45 و 46 با آيات کلام قبل، دليلي بر يک کلام بودن آنها نيست، زيرا دو مجموعه مفهومي جدا از هم است که هر يک به طور مستقل غرضي را تأمين مي کند، هرچند اين اغراض نزديک به هم باشند.
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُّقْتَدِرًا (45) الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا (46)
پيوستگي آيات کلام 2:
آيه 45 ضرب المثلي از حيات فاني دنياست و آيه 46 مصاديق حيات دنيا را در مقايسه با رهتوشه مفيد آخرت مشخص مي کند.
غرض کلام 2:
نخستين آيه اين کلام، تبيين ماهيت فناپذير دنيا از طريق ضرب المثل است. آري مثل حيات دنيا مانند آبي است که سبب رويش گياهان مي شود، اما آبادي حاصل از آن دوامي ندارد و در نهايت پژمرده و نابود مي شود. بنابراين آبادي دنيا محکوم به فناست و اين امر در يد قدرت خداست. دومين آيه اين کلام مصاديق حيات دنيا را مشخص مي کند و مي فهماند که مال و بنون زينت حيات دنياست که در مثل گذشته فناپذيري آن مطرح شد و در مقابل آنچه باقي خواهد ماند باقيات صالحات است. اينک سؤال اينجاست که هدف از تبيين ماهيت فناپذير حيات دنيا ( مال و بنون ) چيست؟ پاسخ روشن است: نفي دلبستگي به مال و بنون به عنوان زينت فناپذير حيات دنيا و ايجاد انگيزه در توجه به باقيات صالحات؛ بنابراين عنوان متناسب با اين کلام عبارت است: